- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
سپـردن ودایـع امـامت و آخرین تعلیمات
وقتي اصحاب شهيد شدند، سیّدالشهدا علیهالسلام به دشمنان رو كردند و ضمن كمك خواهي و نصیحت آنها، به نوعي حجّت را براي آخرين بار بر آنها تمام كردند. در اين زمان بود که امام سجّاد علیهالسلام با اینکه بيماري سختی داشتند، از خيمه بيرون آمدند و خواستند در ياري امام زمانشان به ميدان جنگ بروند. امام باقر علیهالسلام میفرمایند[1] سیّدالشهدا علیهالسلام به عمّهام امّكلثوم فرمودند: يَا أُمَّ كُلْثُومٍ! خُذِيهِ لِئَلَّا تَبْقَى الْأَرْضُ خَالِيَةً مِنْ نَسْلِ آلِ مُحَمَّد! ای امّ کلثوم! او را برگردان تا کشته نشود و زمین از نسل محمّد خالي نماند![2]پس از این موضوع، سیّدالشهدا علیهالسلام اسم اعظم و دیگر رموز و وصایای امامت را به زین العابدین آموختند |
وداع حضرت با اهل خیام
جوانان بنیهاشم نیز همگی به شهادت رسیدند و سیّدالشهدا علیهالسلام با نوائی جانسوز و غریبانه با اهل خيام اینگونه وداع کردند: يَا سُكَيْنَةُ يَا فَاطِمَةُ يَا زَيْنَبُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ! عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَام. اي سكينه، اي فاطمه، اي زينب، اي كلثوم! من هم رفتم، خدا حافظ. همه دور امام علیهالسلام را گرفتند و شروع كردند به زاري و شيون. امام آرامشان كردند و حضرت سكينه جلو آمدند و عرض کردند: يَا أَبَهْ ! اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْتِ؟ پدر جان آيا تسليم مرگ شدي؟ امام جواب دادند: كَيْفَ لَا يَسْتَسْلِمُ مَنْ لَا نَاصِرَ لَهُ وَ لَا مُعِين لَه! چگونه تسليم مرگ نشوم كه يار و معيني ندارم، پس به قضاي الهي صبركنيد و شكوه نكنيد كه دنيا فاني وآخرت جاويدان و باقي است. |
آغاز جنگ در کربلا
عُمَرِبْنِ سَعد به جلوي لشکر آمد و تيري به سمت ياران و اردوگاه امام علیهالسلام پرتاب كرد و خطاب به لشکريانش گفت: در نزد ابنزياد شهادت بدهيد كه من اوّل كسي بودم كه تيري به سوي لشکر حسين پرتاب كردم و بعد از آن باران تير بود كه به سوي ياران امام سرازیر شد. امام علیهالسلام رو به يارانشان كردند و فرمودند: خدا رحمتتان كند! خود را براي مرگي كه هيچ راه فراري از آن نيست آماده كنيد! اين تيرها كه پرتاب ميشوند پيام آن قوم به ماست![۱] سپس امام علیهالسلام فرمودند: اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ عَلَى الْيَهُودِ إِذْ جَعَلُوا لَهُ وَلَداً وَ اشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلَى النَّصَارَى |
خطبه سیدالشهدا علیه السلام در صبح عاشورا
برپایه روایت امام علیهالسلام برخاستند[1]و به قائمه شمشير تكيه دادند و با صداى بلند فرمودند: أَنْشُدُكُمُ اللَّهَ! هَلْ تَعْرِفُونَنِي؟ شما را به خدا! آيا مرا مى شناسید؟ گفتنـد: آرى به خدا. تو فرزند رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم هستی. حضرت فرمودند: أَنْشُدُكُمُ اللَّهَ! هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ أُمِّي فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى؟ شمارا به خدا! آيا مى دانيد كه مادرم فاطمه سلاماللهعلیها دختر محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم است؟ گفتند:آرى به خدا. فرمودند: أَنْشُدُكُمُ اللَّهَ! هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ أَبِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ؟ شما را به خدا! آيا مى دانيد كه پدرم علىّ بن ابى طالب علیهالسلام است؟ گفتند: به خداوند آرى. |